عذرخواهی جامعه بی دست و پاها از بهاره رهنما - بهترین وبلاگ

به گزارش بهترین وبلاگ، ایسنا نوشت: ما راننده تاکسی ها، ما معلم ها، ما پرستارها، ما خبرنگارها، ما کارگر های معدن، ما پاکبان ها، ما خدماتی ها اصلا ما آدم های معمولی بابت بی دست و پایی مان از شما معذرت می خواهیم خانم بهاره رهنما! ببخشید که هر چه کوشش کردیم، نشد به آسایش و رفاه برسیم و موجبات خشم و ناراحتی شما را فراهم آوردیم. شرمسار ایم!

ما بی دست و پا ها بی شماریم و شاید هر روز هم تعدادمان بیشتر می گردد و چقدر خوب شد که شما در یک ویدئوی رقت انگیز عبارت بی دست و پا را برای همه ما، تقریبا همه مردم ایران بازتعریف کردید.

***

این اولین بار نیست که بهاره رهنما، نفرت کاسبی می نماید. یک بار توهین به اقوام ایران، یک بار با تحقیر کودکی از یک روستای محروم و این بار هم توهین به مردم کشور با گفتن این جمله که: طبیعتا وقتی من این همه سال کار کردم طبیعی است که در این آسایش مالی باشم. هر آدمی که بعد از 30 سال کار کردن نتواند برای خود و خانواده اش آسایش و رفاه فراهم کند، آدم بی دست و پایی است. و این جمله ها را در حالی می گوید که روی یک کشتی تفریحی در ترکیه لبخند ژکوند به مخاطبش تحویل می دهد.

اما این همه حاشیه های بهاره رهنما نیست. او هم مثل بعضی دیگر از به ظاهر هنرمندان که جایی در فضای حرفه ای برای آن ها وجود ندارد، صرفا به وسیله صفحه اینستاگرامش ارتزاق می نماید و طبیعتا برای بیشتر دیده شدن احتیاج دارد که هر چند وقت یک بار به شکل نوی خودش را سر زبان ها بیندازد.

خانم رهنما که پس از ازدواج دومش با مدیر یک برند آرایشی سطح زندگی اش از نظر مالی چند پله بالاتر رفت، آغاز به عمومی کردن تک تک لحظه های زندگی اش کرد. او معمولا با برنامه ای حساب شده با تبلیغ عطر و لباس و سالن های آرایشی تهران همچنان نامش را در افکار عمومی زنده نگه داشته است و هر چند وقت یک بار هم دست به حاشیه هایی از این دست می زند و سپس حدود 24 ساعت پس از حاشیه سازی اش با چهره ای حق به جانب گوشی موبایلش را مقابلش می گیرد و آغاز می نماید به ویدئو ضبط کردن با این سناریو که من فلان منظور را نداشتم و هر کس چنین منظوری برداشت کرد را به خداوند واگذار می کنم!

و این بار هم دوباره این سناریوی تکراری را اجرا نموده می گوید منظورم از ثروت، خانواده و فرزند و تربیت خانوادگی ام است!

اما از بهاره رهنما که بگذریم، این روز ها با پدیده فرهنگ سلبیریتیسم مواجهیم که ما را می خورد! بعضی سلبریتی را ترجمه شهوت دیوانه وار معروفیت می شمارند. عدم تبیین دقیق این مفهوم در مجامع علمی و آکادمیک به همراه سرعت توسعه آن در مجامع عمومی منجر شده است که به یک پدیده قابل تامل تبدیل گردد.

سلبریتی ها اغلب ما را به زندگی های پوچ، خالی از معنا و پر از مصرف گرایی دعوت می نمایند. آن ها حتی برای ما احتیاج نو طراحی می نمایند و خودشان را انسان هایی کامل، اخلاق مدار، همه چیزدان و استاندارد می دانند.

آن ها از سیاست و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و هنر و آشپزی و ادبیات درباره همه چیز خودشان را صاحب نظر می دانند و اگر شما از آن ها انتقادی کنید، با فشردن گزینه بلاک خوشحالتان می نمایند.

چه کسی به این همه چیزدان ها بها می دهد؟ ما مردم. همه ما با دنبال کردن صفحات مجازی این افراد به آن ها پر و بال بیشتری می دهیم و در نهایت دودش به چشم خودمان می رود.