11 کیلو کاهش وزن در 5 ماه - بهترین وبلاگ

به گزارش بهترین وبلاگ، ایشان در تاریخ 17/11/88 برای اولین بار به بنده مراجعه کردند. وزنشان 83 کیلوگرم بود با دور کمر 102 سانتی متر و دور باسن 5/106 سانتی متر. وزن مطلوب ایشان طبق محاسبات من 71 کیلوگرم بود. یکی از آنزیم های کبدی ایشان بالا بود و طبق نظر پزشک متخصص ، مبتلا به کبد چرب، فشارخون بالا، غلظت خون بالا و اسیداوریک و درد زیر

11 کیلو کاهش وزن در 5 ماه

میزگرد هفته نامه سلامت درباره فرایند کاهش وزن آقای کاوه دری اخوی با حضور دکتر مسعود کیمیاگر، متخصص تغذیه و رژیم درمانی، دکتر آریا جنابی، فوق تخصص بیماری های کلیه، دکتر حمید رضوانی، فوق تخصص هماتولوژی انکولوژی و دکتر شهرام صادقی، متخصص طب فیزیکی

کاوه دری اخوی، 47 ساله، می گوید وقتی به دکتر مراجعه نموده، 83 کیلو بوده. البته او تا قبل از این مراجعه، خودش توانسته بود صرفا با کم خوری، 3 کیلو از وزنش کم کند و از 86 به 83 کیلو برسد. اما حالا دیگر آن روزها گذشته و او پیروز شده بعد از 5 ماه رژیم غذایی، 11 کیلوگرم از وزنش بکاهد و برسد به 72 کیلوگرم.

نگاه اول/دکتر مسعود کیمیاگر که از فرایند کاهش وزن غذایی آقای دری اخوی رضایت دارد، می گوید:

بدترین چاقی، چاقی شکمی است

آقای دکتر! آقای دری اخوی برای اولین بار در چه تاریخی و با چه شرایطی به شما مراجعه کردند؟

ایشان در تاریخ 17/11/88 برای اولین بار به بنده مراجعه کردند. وزنشان 83 کیلوگرم بود با دور کمر 102 سانتی متر و دور باسن 5/106 سانتی متر. وزن مطلوب ایشان طبق محاسبات من 71 کیلوگرم بود. یکی از آنزیم های کبدی ایشان بالا بود و طبق نظر پزشک متخصص ، مبتلا به کبد چرب، فشارخون بالا، غلظت خون بالا و اسیداوریک و درد زیر دنده راست بودند. داروهایی که مصرف می کردند شامل متورال، آلوپورینول و اومپرازول بود. ایشان در ماه اول 4 کیلوگرم وزن کم کردند و به 5/79 کیلوگرم رسیدند. ماه اول رژیم تجویزی 1630 کالری بود. سهم روغن به 5 واحد کاهش یافته بود؛ یعنی حدود 25 گرم روغن مایع! اما ماه دوم رژیم شان آسان تر شد و به 1835 کالری رسید؛ یعنی تقریبا 200 کالری بیشتر. خوشبختانه با اینکه قبل از عید بود و افراد معمولا در ایام عید به خوبی وزن کم نمی نمایند ایشان در مراجعه بعدی شان در 29 خرداد به 72 کیلوگرم رسیده بودند که نزدیک به وزن مطلوب شان بود. دور کمرشان به 5/92 سانتی متر رسید که عدد استانداردی است و دور باسن هم برابر 102 سانتی متر بود. این بار رژیم احتیاط آمیز زیر 2000 کالری به ایشان داده شد اما الآن می توانند رژیم 2100 کالری بگیرند تا روی همین وزن بمانند.

کاهش وزنشان زیادی آهسته نبوده؟

خب، آقای اخوی از جلسه اول به دوم 4 کیلوگرم و از جلسه دوم به سوم که 3 ماه فاصله افتاد 5/7 کیلوگرم وزن کم کردند. این کاهش وزن، نه خیلی تند بود، نه خیلی کند. اما برای من بیش از آنکه سرعت کاهش وزن مهم باشد، از بین بردن کبد چرب، اسیداوریک بالا و فشارخون ملاک بود.

با توجه به کبدچربشان، چه نوع رژیمی برای بهبود بیماری شان تجویز کردید؟

برای مبتلا شدن به کبدچرب حتما باید عوامل ژنتیکی وجود داشته باشد. خود چاقی به بروز این بیماری یاری می نماید اما تمامی افراد چاق به آن مبتلا نمی شوند. تغذیه غلط خود عاملی برای ابتلا به کبدچرب است یعنی شاید شما چاق نباشید اما داشتن تغذیه غلط می تواند فرد را به این بیماری نزدیک کند. برای بهبود وضع فرد، ما درصد کالری مصرفی و اندازه چربی را کم نموده و به زیر 25 درصد می رسانیم یعنی فرد باید کمتر از یک چهارم کالری روزانه را به وسیله چربی کسب کند. نوع چربی هم باید چربی خوب باشد. آقای اخوی به اسم مکمل، امگا3 مصرف می نمایند اما توصیه من این است که از روغن هایی که به طور طبیعی حاوی امگا3 هستند (مثل کانولا) استفاده نمایند که دیگر نیازی به مکمل نباشد. یادتان باشد که کاهش وزن به بهبود کبدچرب یاری می نماید. اندازه گوشت دریافتی ایشان هم تنظیم شد. رمز کار، همان کاهش وزن و رسیدن به وزن مناسب بود. توصیه اکید من به این قبیل افراد، مصرف بیشتر سبزیجات است که هم کم کالری است، هم فیبر بالایی دارد و تامین نماینده ویتامین ها است و احساس سیری می دهد. در ضمن به خاطر ترکیبات آنتوسیانین ها و فیتوکمیکال هایی که در سبزی ها هست، به بهبود کبد چرب و تبدیل آن به کبد نرمال یاری می گردد.

اگر کبدچرب درمان نگردد و بیمار در این زمینه سهل انگاری کند، چه عواقبی در پی دارد؟

اگر کبدچرب درمان نگردد تبدیل به سیروز می گردد و ممکن است تبدیل به سرطان گردد.

در رابطه با اسیداوریک بالای ایشان چه تجویزی داشتید؟

من به مبتلایانی که اسیداوریک شان بالاست، جدولی می دهم که در آن مواد غذایی دارای پورین بالا نوشته شده. از بیماران می خواهم این مواد غذایی را مصرف ننمایند. البته در خصوص موادغذایی با پورین پایین آزادند و در رابطه با موادغذایی با پورین میانه هم از آنها می خواهم در حد اعتدال مصرف نمایند.

چه عواملی سبب افزایش اسیداوریک می گردد؟

یکی از علل بسیار مهم، عامل وراثت است. غیر از آن، مصرف موادغذایی مثل گوشت های شکار، امعاء و احشاء و گوشت قرمز هم می تواند سبب افزایش اسیداوریک گردد. موادغذایی با پورین بالا مثل دل، جگر، قلوه، مغز، زبان، دل و جگرمرغ، عصاره گوشت، برخی ماهی ها مثل شاه ماهی یا سالمون، ساردین، کیلکا و شاه میگو و البته لوبیا چشم بلبلی و آب جو هم به تشدید این بیماری یاری می نمایند.

کاهش وزن منجر به کاهش اسیداوریک می گردد؟

حتما. البته اسیداوریک، کمتر تابع کاهش وزن است؛ درست برعکس برخی عوامل مثل قند، چربی و فشارخون که خیلی تابع کاهش وزن هستند. اسیداوریک تا حدی با کاهش وزن پایین می آید اما در اصل، وقتی یک فرد، موادغذایی گوشتی کمتری مصرف می نماید اسیداوریک اش کاهش چشمگیری پیدا می نماید.

در رابطه با فشارخون چطور؟ چه عواملی در بروز آن دخالت دارند؟

فشارخون به چند دسته تقسیم می گردد. نوعی از فشارخون، اساسی یا اولیه نامیده می گردد که دلیلش ناشناخته است. بسیاری از افراد، مستعد آن هستند و در برخی نژادها مثل نژاد سیاه به وفور دیده می گردد. نوع دیگر فشارخون که در جامعه ما شایع است، در اثر افزایش وزن به وجود می آید و دلیل ساده ای هم دارد که شاید در ابتدا باورنکردنی باشد و آن هم این است که در افراد چاق، خون جهت طولانی تری را باید طی کند. در واقع، چون حجم بدن بالاست و جهت طولانی تر است و مقاومتی در بافت ها ایجاد می گردد، این سبب افزایش فشارخون می گردد. با کم کردن وزن، فشارخون هم کاهش می یابد. طبیعتا وجود نمک هم عامل دیگری برای افزایش فشارخون است. آنالیز ها نشان داده اند که در کشورهایی که مردم نمک بیشتری مصرف می نمایند، فشارخون بالا شیوع بیشتری دارد. حتی منحنی ترسیم نموده اند و در آن اندازه مصرف نمک مردم در کشورها را تعیین نموده اند و معلوم شده بین اندازه مصرف نمک و فشارخون رابطه مستقیمی وجود دارد. مثلا ژاپنی ها نمک زیاد می خورند و فشارخون در آنها به مراتب بالاتر است و در عوض، در آلاسکا که کمترین اندازه نمک مصرفی در جهان را دارند اندازه ابتلا به فشارخون بسیار پایین است. عادت های غذایی دیگر مثل مصرف افزودنی ها و مواد دارای سدیم بالا هم در بروز فشارخون بالا تاثیرگذارند. اما در خصوص آقای دری اخوی، من بر اساس همین اصول اندازه نمک غذایشان را محدود کردم. اندازه نمک توصیه شده به ایشان کمتر از 6 گرم در روز، یعنی معادل 5/2 گرم سدیم است که تقریبا برابر یک قاشق چای خوری نمک خواهد بود.

گویا آقای اخوی مبتلا به غلظت خون بالا هم بوده اند. آیا این غلظت خون هم رابطه ای با چاقی دارد؟

غلظت خون یک تعبیر عامیانه است. در واقع، وقتی اندازه هموگلوبین و گلبول های قرمز بالا برود، گفته می گردد که غلظت خون افزایش یافته. اگر چربی خون بالا برود، باز هم می گویند غلظت خون بالا رفته. ما به طور مستقیم با دادن رژیم، دخالتی در کاهش غلظت خون نداریم. تنها توصیه ای که می توانیم به این افراد بکنیم، این است که بگوییم آب و مایعات بیشتری مصرف نمایند. به هر حال، مشکل اصلی با این روش برطرف نمی گردد و فرد باید با مراجعه به متخصص داخلی، مشکل خودش را برطرف کند.

موضوع دیگری که آقای اخوی از آن شکایت داشتند چاقی شکمی بوده. برای برطرف آن، آیا رژیم یا حرکت ورزشی خاصی تجویز کردید؟

معمولا ما به این افراد، ورزش های مخصوص شکم را توصیه می کنیم. ابتدا ورزش های عمومی توصیه می گردد تا لاغر شوند و بعد به یاری ورزش های خاص شکم مثل دراز و نشست و کار با دستگاه، آنها می توانند شکم خود را کوچک نمایند. یکی از سوالات شایعی که پرسیده می گردد این است که آیا رژیم مخصوص آب کردن شکم داریم یا خیر؟ باید بگویم که رژیم ها هوشمند نیستند؛ یعنی هیچ رژیمی به طور اختصاصی نمی تواند چاقی شکم یا باسن را هدف گیری کند. رژیم یک تعدیل کالری ایجاد می نماید و طبیعتا هر جا که اندازه انرژی بالاتر باشد، چربی سوخته می گردد. بنابراین مواردی نظیر اینکه گفته می گردد آناناس پهلو یا گریپ فروت شکم را کوچک می نماید، هیچ منشا علمی ندارند.

چاقی شکمی بین ما ایرانی ها شایع است و خیلی از ما اگرچه از آن شکایت داریم، برای برطرف آن هیچ اقدامی انجام نمی دهیم. این چاقی ممکن است چه عواقبی در پی داشته باشد؟

بدترین نوع چاقی، همین چاقی شکمی است و نشانگان متابولیک که امروزه از آن زیاد صحبت می گردد ، مجموعه ای از چاقی شکمی، فشارخون بالا، قند و چربی بالاست که می تواند احتمال ابتلا به ناراحتی های قلبی ـ عروقی را افزایش دهد. قطر دور شکم باید کمتر از 88 سانتی متر باشد. ممکن است یکی چاقی عمومی داشته باشد و یکی چاقی شکمی. مسلما کسی که فقط مبتلا به چاقی شکمی است، بیشتر در معرض خطر ابتلا به ناراحتی های قلبی قرار گرفته است. در واقع، چربی چاقی شکمی به شکلی است که هر لحظه احتمال حرکت و ورود آن به عروق و بسته شدن آنها وجود دارد.

توصیه شما برای اینکه تا حد امکان از انواع ناراحتی ها مثل اسیداوریک بالا، کبدچرب، فشارخون بالا و... فاصله بگیریم، چیست؟

زندگی سالم! یعنی شیوه ای که در آن، تحرک و تغذیه صحیح به چشم بخورد و فرد از استرس و آلودگی های محیطی دور بماند. عادت های بد غذایی رابطه مستقیمی با ابتلا به بیماری های نامبرده دارند. توصیه ام استفاده بیشتر از سبزی ها، غلات سبوس دار و تنظیم دریافت کالری، محدود کردن انرژی دریافتی از چربی ها (کمتر از یک چهارم) و مصرف چربی های خوب است؛ یعنی باید حتما هفته ای یکی، دو روز از چربی های حاوی امگا 3 بالا مثل کانولا استفاده کرد.

نگاه دوم/ دکتر آریا جنابی/ فوق تخصص بیماری های کلیه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران

رابطه فشار خون بالا و اسید اوریک

یکی از دلایل ابتلا به فشارخون اولیه، اسید اوریک بالاست. مطالعه های اخیر نشان داده اند بین اسید اوریک بالا و فشارخون اولیه، رابطه مستقیمی وجود دارد. به نظر می رسد اسید اوریک بالا می تواند به تدریج با تغییرهایی که در جداره رگ ایجاد می نماید، فرد را به سمت فشارخون بالا سوق دهد. افرادی که سابقه اسید اوریک بالا دارند، ممکن است به تدریج به فشارخون بالا هم مبتلا شوند. به همین خاطر توصیه می گردد افرادی که به طور ارثی اسید اوریک بالا دارند یا به دلیل مصرف غذاهای پرپروتئین و پرگوشت به اسید اوریک بالا مبتلا شده اند، با کاهش مصرف این نوع غذاها، اسید اوریک خود را کنترل نمایند تا مبتلا به فشارخون نشوند. البته مساله اینجاست که اسید اوریک بالا صرفا فشارخون ایجاد نمی نماید؛ بلکه عوارض دیگری نظیر ایجاد سنگ کلیه، نارسایی کلیه و نقرس هم دارد. به همین خاطر ضروری است در بیمارانی که سنگ کلیه دارند یا مبتلا به نارسایی کلیه یا سایر مشکل های کلیوی هستند، اسید اوریک هم کنترل گردد تا از سریع تر شدن فرایند بیماری و شدیدتر شدن آن پیشگیری گردد.

برای درمان اسیداوریک بالا، معمولا رژیم غذایی تجویز می گردد؛ به این ترتیب که ترکیب های حاوی اسیداوریک مثل گوشت قرمز و حبوبات محدود می گردد اما برخی بیماران به رژیم غذایی پاسخ نمی دهند. در این شرایط، درمان های دارویی پایین آورنده اسید اوریک خون مثل آلوپرینول تجویز می گردد. در رابطه با فشارخون بالا هم باید گفت فشارخون بالا خود می تواند سیکل معیوبی ایجاد کند که عوارض عروقی ناشی از اسید اوریک افزایش پیدا کند. در بیمارانی که نارسایی کلیه دارند برای پیشگیری از عوارض کلیوی ناشی از فشارخون بالا توصیه می کنیم هم فشارخون و هم اسید اوریک در آنها کنترل گردد.

همین جا ضروری است یک شرح در رابطه با علل فشارخون هم بدهم. فشارخون به طور عمده به دو دسته فشارخون اولیه و ثانویه تقسیم می گردد. فشارخون اولیه بدون دلیل و فشارخون ثانویه با دلیل است. مهم ترین عامل افزایش فشارخون مسائل کلیوی است. گاهی در خانم ها مصرف قرص های ضدبارداری یا ابتلا به ناراحتی های غدد فوق کلیوی می تواند دلیل ابتلا به فشارخون ثانویه باشد. از جمله دلایل ابتلا به فشارخون اولیه می توان به کم بودن مولکول های تصفیه نماینده خون به دلیل برخی عفونت ها یا مصرف برخی داروها اشاره نمود. مصرف نمک هم از جمله دلایل دیگر ابتلا به فشارخون بالاست که با تجویز رژیم غذایی مناسب درمان می گردد. در خصوص چاقی هم باید گفت اگر فردی از زمان تولد مبتلا به آن باشد در عظیمسالی به فشارخون بالا مبتلا نمی گردد ولی اگر فرد در آینده به دلیل مصرف مواد پرکالری دچار چاقی گردد، ممکن است فشارخون اولیه بگیرد. در حقیقت می توان گفت اضافه وزن با فشارخون رابطه مستقیمی دارد و هر کیلوگرم اضافه وزن، یک میلی متر جیوه فشارخون را بالا می برد.

نگاه سوم/ دکتر حمید رضوانی/ فوق تخصص هماتولوژی انکولوژی و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی

چرا غلظت خون برخی ها بالا می رود؟

غلظت خون بالا به افزایش توده گلبول های قرمز اطلاق می گردد که ممکن است اولیه باشد (یعنی دلیل خاصی نداشته باشد و در زمره بیماری های رده اریتروئیدهای مغز استخوان باشد که خودمختار شده و بیش از حد فراوری و تکثیر شوند و همراه با آن، افزایش گلبول های سفید و پلاکت ها را هم داشته باشیم) و یا اینکه ثانویه باشد (یعنی در پی دلیل خاصی، تعداد گلبول های قرمز افزایش یافته باشد که در این حالت، دیگر اندازه پلاکت ها بالا نیست و فقط اندازه گلبول های قرمز بالاست.) زندگی کردن در ارتفاع، سیگار کشیدن، ابتلا به بیماری های کلیوی و برخی علل دیگر می تواند از جمله عوامل ابتلا به غلظت خون ثانویه باشد. چاقی یا اضافه وزن که در اثر آن، فرد به فشارخون بالا و نارسایی قلبی مبتلا باشد هم می تواند یکی از دلایل ابتلا به غلظت خون بالا باشد.

وقتی فرد به غلظت خون بالا دچار شد، ابتدا باید دلایل آن شناخته گردد تا بتوان مشکل را برطرف کرد. اما اگر غلظت خون اولیه بالا بود، با خون دادن و استفاده از برخی داروها می توان آن را کاهش داد. در غلظت خون بالای ثانویه هم اگر برطرف دلیل، سبب کاهش آن نگردد، دادن خون می تواند مفید باشد.

در صورتی که به افزایش غلظت خون توجهی نکنیم و دنبال درمانش نباشیم، این مشکل می تواند به نارسایی قلبی و بروز ترومبوز (لخته خون) در رگ های محیطی منجر گردد که از جمله نشانه های آن می توان به احساس خستگی، سردرد، سبکی در سر، گزگز، داغی و سوزش اشاره نمود. بنابراین باید این مشکل را جدی گرفت و دنبال تشخیص و درمان آن بود.

نگاه چهارم/ دکتر شهرام صادقی/ متخصص طب فیزیکی

اگر چاقی موضعی دارید، بخوانید!

لاغری موضعی یک باور غیرعلمی است. کسانی که به قصد کوچک کردن شکم ورزش هایی مانند دراز و نشست انجام می دهند، اگر هدف شان از ورزش، کوچک کردن شکم و آب کردن چربی های این منطقه باشد، باید بدانند که هیچ اتفاقی نمی افتد. چربی تنها از شکم برداشته نمی گردد. رژیم سبب می گردد چربی های بدن آب شوند اما این چربی از تمام نقاط بدن و البته شکم برداشته می گردد. برخی افراد ممکن است بگویند ما مبتلا به چاقی شکمی بوده ایم و با ورزش های شکمی توانسته ایم آن را آب کنیم. این موضوع صحیح است چون با ورزش کردن عضله های شکم تحت فشار قرار گرفته و سفت تر و خوش حالت خواهند شد. این به آن معنی نیست که چربی های شکم آب شده است؛ بلکه در واقع عضله ها سفت تر، عظیم تر و زیباتر شده اند.

من به افرادی که مبتلا به چاقی های موضعی هستند، توصیه می کنم در ابتدا به جای انجام ورزش های موضعی، ورزش های هوازی مانند ایروبیک را امتحان نمایند. وقتی ما ورزش می کنیم انرژی باید از داخل بدن به وسیله چربی ها یا کربوهیدرات ها تامین گردد. چربی ها انرژی بیشتری در خود ذخیره دارند. هر کیلوگرم چربی حدود 9 هزار کیلوکالری، انرژی در خود ذخیره دارد. برای سوزاندن هر هزار کیلوکالری ضروری است یک ورزش با شدت میانه به مدت یک ساعت انجام گردد. یعنی شدت ورزش به حدی برسد که حین ورزش به سختی صحبت کنید. در این صورت 720 کیلوکالری می سوزانید. 12 تا 13 ساعت ورزش با این شدت سبب کاهش یک کیلوچربی از بدن می گردد. این چربی از تمام نقاط بدن برداشته می گردد و تنها چربی شکمی آب نمی گردد. منتها چربی ها براساس سیستم خاصی آب می شوند یعنی چربی هایی که تازه انباشته شده اند اولین چربی ای هستند که حین سوختن برداشته می شوند و چربی های رسوب نموده، آخرین چربی هایی هستند که با ورزش دفع می شوند.

در خصوص چاقی موضعی هم ضروری است بدانید الگوی جمع شدن چربی در خانم ها و آقایان فرق دارد. چربی در آقایان به شکل سیب بوده و در ناحیه میانی و شکم تجمع چربی را داریم. در حالی که در خانم ها چاقی به شکل گلابی است و در ناحیه باسن و پاها تجمع چربی را داریم. شاید بگویید من تنها دچار چاقی شکمی یا باسن هستم و سایر اندام هایم مثلا صورتم لاغر است. آیا باز هم باید ورزش ایروبیک انجام دهم؟ بله، باز هم تاکید می کنم که چیزی به نام لاغری موضعی، پایه علمی ندارد و کسی نمی تواند تنها با انجام ورزش های شکمی یا استفاده از کمربندهای ویبره یا سونا، چربی شکمی خود را آب کند. چربی از تمام نقاط بدن برداشته می گردد و در کنار ورزش های هوازی فرد می تواند با انجام ورزش های خاص شکمی هم فرم زیباتری به شکم خود بدهد و هم احتمال کمردرد را کاهش دهد. نمی توان گفت برای زیبا کردن شکم چه تعداد دراز و نشست در روز باید انجام داد.

توصیه می کنم افراد هر نوع ورزشی را از اندازه کم آغاز نموده و به مرور برحسب توانایی هایشان افزایش دهند. درازونشست برترین ورزش برای تقویت عضله های شکم است که می توان آن را در شرایط زانو خم یا کشیده انجام داد. وقتی زانوها خم باشد عضله های شکم بیشتر درگیر می گردد. غیر از درازونشست، استفاده از هر نوع وسیله ای که عضله های شکم را درگیر کند هم سبب تقویت آن می گردد. اتفاقا کار با دستگاه به ویژه برای افراد مبتدی بهتر است. چون شما را ملزم به انجام صحیح حرکت ها می نماید. برخی از دستگاه های خانگی هم هستند که به انجام درازونشست یاری می نمایند. این دستگاه ها هم تا حدودی می توانند مفید باشند. چون قسمتی از کار را انجام می دهند و می توانند محرک و مشوق افراد مبتدی باشند ولی دستگاه های موجود در باشگاه های بدنسازی متفاوت بوده و مفیدترند. شاید برایتان جالب باشد که بدانید عرب ها به ورزشکار می گویند ریاضی؛ چون ریاضی به معنای کسی است که ریاضت کشیده است. حتما شما هم با این جمله موافقید که برای خوش اندام بودن باید زحمت کشید.

منبع: www.salamat.com

منبع: راسخون